زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

زهرا نفس مامان و بابا

بدون عنوان

1393/6/15 23:44
نویسنده : مامان اعظم
671 بازدید
اشتراک گذاری

سلام....

واسه غیبت یک دو هفته ای از همه معذرت می خوام...مشکل اینترنت بود که فعلا

حل شده...چشمک

امشب می خوام از کم حوصلگی خودم بگم...غمناک

همیشه عادت داریم خوبی ها رو بنویسیم و از آن ها بگیم در حالی که بعضی وقت

ها هست که همه چیز روبراه نیست   ..  من امشب می خوام از سختی راه بگم...

می خوام از بهونه گیری های زهرا بگم که بعضی وقت ها اونقدر حوصله ام رو سر می

بره   که نا خودآگاه  حس می کنم دستم رفته طرفش و دارم میشگونش می گیرم....گریه

اصلا یجوری هست به ظرفشویی حساسیت داره و همین که که وایمیستم تا کاری

انجام بدم از قد و بالای من آویزون میشه و گریه سر میده...کچل

من مامان کم حوصله ای هستم...خیلی وقت ها تند میشم و اصلا نمی تونم تحمل

کنم...غمگین

سرش داد می زنم و عصبی میشم...عصبانی

زهرا هنوز متوجه این رفتار نمیشه...اما پر از عذاب وجدانم...خطا

واقعا از بعضی رفتارهاش خسته شدم...زیادی غر میزنه...کاش لااقل زبونش رو

متوجه می شدم درسخوان

خدایا کمکم کن...دلم نمی خواد کاری کنم که دخترم از من برنجه یا حس کنه من

مامان خوبی براش نیستم...غمگین

پسندها (7)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (15)

مامان عليرضا
16 شهریور 93 1:11
منم مشکل شما رو دارم و واقعا بعضی وقتا کم میارم و سرش بدجور داد میزنم.طفلکی فکر میکنه باهاش بازی میکنم و میخنده که این بیشتر حرصم رو در میارم خدا به هممون صبر بده
فریده
16 شهریور 93 9:25
نگران نباش ، همه ما بعضی وقتا کم حوصله می شیم و اختیارمون رو از دست می دهیم
عاطفه مامان ستیا
16 شهریور 93 12:55
عزیز دلم خودتو ناراحت نکناین مشکل همه مادراست هممون گاهی اوقات کم میاریم..ستیا که به غیر از غر غر خیلییییییی هم شیطونه دیگه حالا حسابشو بکن همشم در حاله نغ نغهولی خب چاره ای نیست این دورانم میگذره
مامان آویسا
16 شهریور 93 13:39
عزيزم دختر دو ساله من كه حالا ديگه خودش مي تونه بره بيا نسبت به ظرف شستن من حساسه دخترك شما كه هيچي عزيزم كم حوصلگي درد همه مادراي اين دوره زمونه است
مامان فاطمه سادات
16 شهریور 93 16:26
وای عزیزم من چی بگم که هنوز بچم 4 ماهشه ولی بعضی وقتا تقریبا مثل تو میشم نگران نباش عزیز خواهر منم بچش تقریبا تو همین سن اذیتش میکرد و او هم اعصاب درستی نداشت به مرور زمان ایشالله خوب میشه
مامان آنیسا
17 شهریور 93 9:25
مامانی مقتضای سنشون هست دختر داداش منم دقیقا همینجوره تا مامانش می یاد پای ظرفشویی بهشون آویزون میشه --- بالاخره ما هم آدم هستیم یه موقع هایی کم می یاریم که واسه تربیت خودشون لازمه - خودتو ناراحت نکن
دکترناصری
18 شهریور 93 12:03
باسلام ماشالا خدا بهتون ببخشه عکسهای زیبایی در وبلاگ گذاشتین .قشنگه ومطالب جالب. من هم وبلاگ مشاوره خانواده وکودکان پزشکی دارم خوشحال میشم تشریف بیاورید ونظرخودتان را بفرمایید مطالب وبلاگ منرا بادقت مطالعه کنید هرچیزی که درمورد کودکان وارتباط زوجین باید رعایت شود است
گل اندام بانو
18 شهریور 93 16:14
وای مامانی درکت میکنم چون النا هم دقیقا همین طوریه باور نمیکنید النا غذا هم هیچی نمیخوره.3یا4 روزی یه بار دو سه تا لقمه غذا میخوره و همین خییییییلی نگرانمون کرده
مامان زهرا
19 شهریور 93 19:13
سلام مامان مهربون ، مامانا هرچه قدر به بچه ها تندی کنند باز دلسوز تر از مادر خود مادر ، پسر من دو سالش تموم شد ولی هنوز این عادتو داره ، پای ظرفشویی ، پای اجاق گاز ، بالاخره میگذره ویادش میافتی میگی یادش بخیر ، ایناست که منو اروم میکنه
مامان امیرعلی
20 شهریور 93 11:06
سلام،حالتون خوبه.همه بچه ها باتوجه به سنشون لج میکنن.ما باید صبور باشیم.مطمعنم شما مامان خوبی هستین.
زهرا و زکریا
21 شهریور 93 17:16
سلام مامان مهربون ما مامانابه فکر پخت وپز هستیم به فکر تمیزی و برق انداختن خونه هستیم به فکر روفت و روب هستیم به فکر سرووضع خودمون هستیم حتی به فکر فیلم و سریال دیدن هستیم و در تمام این اوقات توقع داریم طفلک کوچولوی حاضر در اون محیط یه گوشه بدون سروصدا و بدون مزاحمت و بدون دغدغه باشه و صداش درنیاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و فاجعه از اینجا شروع میشه... بیا کمی بیشتر با زهراکوچولو خلوت کن کارها به مرور انجام میشه نگران نباش
یگانه جون
22 شهریور 93 14:10
سلام اعظم جون...دیگه به وب آجی من نمیاید؟؟؟؟ خیلی وقته دیگه نیومدید درضمن مامان ها بچه هاشون رو دعوا نکنند وسرشون غر نزنند نمیشه که... درضمن معمولا دخمل ها وپسر ها هردو عااااااااااااشق ماماناشون اند مامان مژی منم یه موقع هایی سرم داد میزنه ولی کلی کار خوبم برام میکنه...من عاااااااااااشقشم و حسابی مامانی ام اصلا اگه مامان ها نباشند دنیا هم میخوام نباشه
مامان زکریا
22 شهریور 93 16:18
عزیزدلم بچه ها از نظر روانی نمی تونن ببینن هرچیزی دلمشغولی مامانشون شده و این طبیعیه که احساس کنه باید پیشت باشه تا امنیت داشته باشه و آرامش شما با صعه ی صدر با این موضوع کنار بیا و وقت هایی که زهراجون خوابه یا مشغول بازیه به کارهای خونه برس
مامان محمد پارسا
22 شهریور 93 19:44
سلام عزیزم.تروخدا ببخش کم سر میزنم.لب تاب خرابه با تبلتم سخته برام کار کردن. ای جونم به زهرا خوشگله بزرگ شده ماشاالله. از بیحوصلگی نگو که همه گرفتارشن تو فامیل همه میگفتن خوش به حال بچه ی من که اینقدر باحوصلم ولی واقعا یه موقع هایی کم میارم.محمد پارسا حتی اجازه دست و صورت شستنم بهم نمیده. ولی خب اون موقع که میخوای سرش داد بزنی یه نفس عمیق بکش و بیشتر حوصله کن.بچن دیگه مرسی بهم سر میزنی خانمی زهرات و ببوس
سمیه مامان اسماء کوچولو
24 شهریور 93 9:43
سلام ببخش دیر اومدم و همه ش هم بخاطر شیطونی های اسماء خانومه نمیخوام دلداری بدم فقط بدون که تنها نیستی اسماء هم به هرقسمتی که من کار دارم به شدت واکنش نشون میده اصلا نمیرسم لب تاپ و روشن کنم چون دقیقا مدل زهرا میخواد بره روش وایسه الانم که دارم مینویسم خوابه و من دراز کش دارم شیر میدم تازه ما چون تنها همدانیم مدام مهمون داریم که چند روز وایمیسن نمیدونی روزی که مهمون میخواد بیاد و منم دارم خونه رتب میکنم چقدر اذیت میکنه تا حالا چند بار گریه افتادم ولی خب میگذره موفق باشی عزیزم