یادی از بچگی ها
وقتی که مامانی خیلی کوچیک بود مثلا اول یا دوم دبستان که بود کرمان خیلی زیاد برف بارید.من زیاد چیزی از اون روزا یادم نیست فقط این عکس یادگاریه که من رو یاد اون روزا می اندازه....
مامانی ، دایی علی و بابابزرگی
بعد اون یادم سال 86 ،87 هم یبار دیگه کرمان ،شهر کویری ما برف باربد...اما تا ظهر دیگه آب شدن و چیزی ازشون باقی نموند
رفته بودیم خونه خاله عالیه و با پسر خاله ها و دختر خاله زینب کلی برف از تو کو چه و در خونه همسایه ها جمع کردیم که نتیجش شد آدم برفی که درست کردیم...
این حسن و حسین پسر خاله های مامان هستن که الان واسه خودشون مرد شدن و سال سوم دبیرستان هستن.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی